جدول جو
جدول جو

معنی فاش کردن - جستجوی لغت در جدول جو

فاش کردن
آشکار کردن، برای مثال مکن عیب خلق ای خردمند فاش / به عیب خود از خلق مشغول باش (سعدی۱ - ۱۵۶)
تصویری از فاش کردن
تصویر فاش کردن
فرهنگ فارسی عمید
فاش کردن
(دَ هََ اُ دَ)
آشکار کردن. اشاعه. (یادداشت بخط مؤلف) :
به یکی تیر همی فاش کندراز حصار
ور بر او کرده بود قیر بجای گلزار.
عسجدی.
حیلت و رخصت بدین در فاش کرد
مادر دیوان به قول بی ثبات.
ناصرخسرو.
مکن گفتمت مردی خویش فاش
چو مردی نمودی مخنث مباش.
سعدی (بوستان).
مکن عیب خلق ای خردمند فاش
به عیب خود از خلق مشغول باش.
سعدی (بوستان).
فاش کن حیلت بداندیشان
تا نگویند غافلی زایشان.
اوحدی.
رجوع به فاش شود
لغت نامه دهخدا
فاش کردن
آشکار کردن اشاعه
تصویری از فاش کردن
تصویر فاش کردن
فرهنگ لغت هوشیار
فاش کردن
كشفٌ
تصویری از فاش کردن
تصویر فاش کردن
دیکشنری فارسی به عربی
فاش کردن
Disclose, Divulge, Uncover
تصویری از فاش کردن
تصویر فاش کردن
دیکشنری فارسی به انگلیسی
فاش کردن
divulguer, découvrir
تصویری از فاش کردن
تصویر فاش کردن
دیکشنری فارسی به فرانسوی
فاش کردن
เปิดเผย , เปิดเผย , เปิดเผย
تصویری از فاش کردن
تصویر فاش کردن
دیکشنری فارسی به تایلندی
فاش کردن
فاش کرنا , افشا کرنا , ظاہر کرنا
تصویری از فاش کردن
تصویر فاش کردن
دیکشنری فارسی به اردو
فاش کردن
প্রকাশ করা , উন্মোচন করা
تصویری از فاش کردن
تصویر فاش کردن
دیکشنری فارسی به بنگالی
فاش کردن
明らかにする , 公開する
تصویری از فاش کردن
تصویر فاش کردن
دیکشنری فارسی به ژاپنی
فاش کردن
kufichua
تصویری از فاش کردن
تصویر فاش کردن
دیکشنری فارسی به سواحیلی
فاش کردن
açıklamak, açığa çıkarmak
تصویری از فاش کردن
تصویر فاش کردن
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
فاش کردن
揭示 , 揭露
تصویری از فاش کردن
تصویر فاش کردن
دیکشنری فارسی به چینی
فاش کردن
לחשוף , לחשוף , לחשוף
تصویری از فاش کردن
تصویر فاش کردن
دیکشنری فارسی به عبری
فاش کردن
밝히다 , 공개하다
تصویری از فاش کردن
تصویر فاش کردن
دیکشنری فارسی به کره ای
فاش کردن
mengungkapkan
تصویری از فاش کردن
تصویر فاش کردن
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
فاش کردن
उजागर करना , प्रकट करना , उजागर करना
تصویری از فاش کردن
تصویر فاش کردن
دیکشنری فارسی به هندی
فاش کردن
onthullen
تصویری از فاش کردن
تصویر فاش کردن
دیکشنری فارسی به هلندی
فاش کردن
divulgare, scoprire
تصویری از فاش کردن
تصویر فاش کردن
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
فاش کردن
revelar, divulgar, descubrir
تصویری از فاش کردن
تصویر فاش کردن
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
فاش کردن
розкривати , розголошувати
تصویری از فاش کردن
تصویر فاش کردن
دیکشنری فارسی به اوکراینی
فاش کردن
ujawniać, odkrywać
تصویری از فاش کردن
تصویر فاش کردن
دیکشنری فارسی به لهستانی
فاش کردن
offenbaren, enthüllen, entdecken
تصویری از فاش کردن
تصویر فاش کردن
دیکشنری فارسی به آلمانی
فاش کردن
раскрывать
تصویری از فاش کردن
تصویر فاش کردن
دیکشنری فارسی به روسی
فاش کردن
revelar, divulgar, descobrir
تصویری از فاش کردن
تصویر فاش کردن
دیکشنری فارسی به پرتغالی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از فرش کردن
تصویر فرش کردن
گستردن فرش بر زمین، گستردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از لاش کردن
تصویر لاش کردن
غارت کردن چیزی به خصوص چیزهای خوردنی از قبیل میوۀ درخت و خوراک های روی سفره، لاشیدن، برای مثال ای پسر گر دل و دین را سفها لاش کنند / تو چو ایشان مکن و دین و دل خویش ملاش (ناصرخسرو - ۲۷۶)
فرهنگ فارسی عمید
بوب گستردن، آژیانه کردن گستردن فرش در کف اطاق، کف اطاق یا حیاط را با آجر کاشی یا موزائیک پوشاندن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فال کردن
تصویر فال کردن
فال زدن فال گرفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لاش کردن
تصویر لاش کردن
((کَ دَ))
غارت کردن، یغما کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فرش کردن
تصویر فرش کردن
Carpet
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از فرش کردن
تصویر فرش کردن
carpete
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از فرش کردن
تصویر فرش کردن
постелить ковер
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از فرش کردن
تصویر فرش کردن
teppichlegen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از فرش کردن
تصویر فرش کردن
rozłożyć dywan
دیکشنری فارسی به لهستانی